به خانۀ مادرم رفتم، وقتی دیگر مادری نداشتم

| ۲۶ آذر، ۱۳۹۹
وقتی کسی برای سال‌های طولانی در یک خانه زندگی می‌کند، در هر گوشه از خانه، رد و اثری از خودش باقی می‌گذارد. طوری که حتی وقتی ساکنان خانه نیستند، انگار روح آن‌ها در هوا معلق است. رجا شحاده، بعد از آنکه مادرش در بیمارستان از دنیا رفت، به خانه‌ای بازگشت که سال‌های جوانی‌اش را در آن گذرانده بود، تا اسباب و وسایل آنجا را جمع کند. اما وقتی پا به آن خانه گذاشت، دوباره مادرش را دید که دور اتاق‌ها راه می‌رود و شوهرش را صدا می‌زند.
تگ‌ها:
دیدگاه‌ها (0)

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

*

*

×