بیشتر وقتها، تفکر کاری سخت به نظر میرسد، ولی وقتی کلمۀ «هوشمند» را به آن اضافه میکنیم، شکل جذابتری پیدا میکند: حالتی بهروز به خود میگیرد، بهطور مبهمی فناورانه میشود و نوید ترفند یا میانبُری بهدردبخور را میدهد. کسی که هوشمند است، در مقایسه با کسی که صرفاً متفکر یا باهوش است، زیرک هم هست. از همین جهت است که اخیراً چاپ کتابهای «تفکر هوشمند» افزایش یافته است. گونهای از همان کتابهای خودیاری که اینبار مخاطبش استدلالگران جویای نام است. کتابهای «تفکر هوشمند» به ما نوید میدهند که اگر سوگیری را از تصمیماتمان حذف کنیم برگ برندۀ سبقت از دیگران را به دست خواهیم آورد، اما آیا واقعاً چنین است؟ |
 |