اگر دهههای پیشین، روزگار بحرانهای بزرگ و رکودهای بزرگ بود، عصر ما را باید دوران “واپسروی بزرگ” نامید. واپسروی بزرگ همه نسلها و ملتها را تحت تاثیر خود قرار داده است و از چشم منتقدان ابربحرانی را به وجود آورده است که تازه پردههای اول آن را میبینیم. این واپسروی به زبان ساده یعنی عدم تمایل فراگیر جوانان برای پذیرفتن قواعد دنیای بزرگسالی. سرباززدن آنها از کار، ازدواج، سیاست و مسئولیت، و در عوض، دلمشغولشدن به بازی، لگو، اسطورههای سینمایی و کارتونی و کنشهای سیاسی سطحی و زودگذر. اما این تمام ماجرا نیست، مت آلت میگوید برای فهمیدن واپسروی بزرگ باید دید چطور بستر دنیایی که جوانان امروزه در آن پا به اجتماع میگذارند از بیخ و بن دگرگون شده است. در واقع، شاید رفتارهای آنها پاسخی درخور برای جهانی است که پیش روی خود میبینند. جهانی آکنده از ناامنی، بیثباتی و بیکفایتی سیاسی. بنابراین، واپسروی بزرگ، شاید اصلا واپسروی نیست، بلکه تلاشی است برای استقامت در برابر مصائب فراوان جهان جدید. |
|