از دوران افلاطون تا امروز، همۀ آرمانشهرهایی که فیلسوفان و مصلحان اجتماعی در خیال خود ساختهاند، یک خصوصیت مشترک دارند: در آنها نابرابری ریشهکن شده است و دیگر کسی فقیر نیست. خیلی از دولتمردان و اقتصاددانانِ اروپایی، در اواخر دهۀ ۱۹۶۰، بعد از سالها رونق و شکوفایی، احساس میکردند بالاخره به این آرمانشهر رسیدهاند. آنها دیگر فقر را مسئلهای مربوط به گذشته و کشورهای عقبمانده میدانستند، چیزی که تمدن غرب از آن گذر کرده است. آنتونی اتکینسون، درست در همین سالها بود که دوباره فقر را کشف کرد. |
|